کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
25 اردیبهشت 1393 توسط مهديان
| سِـــرّ ني در نينـــوا مي مـاند اگر زينـب نبـود |
کــربــلا در کـربــلا مي مـاند اگر زينب نبود |
| چهره ي سرخ حقيقت بعد از آن طوفان رنـگ |
پشـت ابري از ريا مي مـاند اگر زينب نبود |
| چشـمـه ي فريـاد مظلـوميـت لـب تشـنـگـان |
در کويرِ تفـتـه جـا مي مانـد اگر زينب نبود |
| زخمه ي زخمي ترين فرياد، در چنگ سکوت |
از طـــراز نـغـمه وا مي ماند اگر زينب نبود |
| در طلـوع داغ اصغـر، استـخـوان اشـک سـرخ |
در گلـوي چشمها مي ماند اگر زينب نبود |
| ذوالجـناح داد خواهي، بي سـوار و بي لگـام |
در بـيـابـانـهـا رهـا مي ماند اگر زينب نبود |
| در عـبـــور از بستــر تاريـــخ، سيــل انقــــلـاب |
پشت کوه فتنه ها مي ماند اگر زينب نبود |